شبهه پذیرش اکثریت اجتماعی با موضوع پذیرش اسلام

ساخت وبلاگ

به نام خدا

برخی گرفتارتعارض اعتقادات خود با عملکرد بیرونی خود و جامعه ، در خصوص انتخابات و قبول رای اکثریت هستیم.دراین خصوص هم اعتقادات بایداصلاح شودوهم به جایگاه وسازوکار کاربرد اجتماعی اکثریت دقت شود.

واژه ی اکثردرقرآن هم برای موارد ممدوح بکار رفته وهم درموارد مذموم.

ازمواردی که "اکثر"موضوعش مذموم است مثل :

1- برای موضوع بخشش وتفضل خداوندوناسپاسى بیشترمردم درمقابل آن،ازجمله:آیات 243و269 بقره،73 نمل، 61 غافر،38 یوسف،36 سباء ،17اعراف،60 یونس،83 نحل،57 قصص،63عنکبوت،25 لقمان،29و49 زمر،39 دخان،70 اسراءونمل.

2-برای موضوع تحریف احکام شرعى واخلاقى ازجانب بیشترمردم،ازجمله:آیات12و114نساء،32و109مائده،101 نحل، 223 شعراء،4 حجرات،34 توبه،16حدید،137انفال.

3-برای موضوع گمان وحدس وابتلاى بیشتر مردم بدان،ازجمله:آیات 116 انعام و 36 یونس.

4-برای جهل مردم نسبت به وقوع قیامت،ازجمله:آیات187اعراف،38نحل،59غافر،26مجادله و47 طور.

5-درخصوص اتکای مردم به قدرت دنیوى واموال واولاد،وغفلت ازآخرت،ازجمله:آیات 69 توبه،34 کهف،78قصص،9 روم وسباء،82غافر.

6.-برای انکارنبوت پیامبران وعدم ایمان به پیام آنان،ازجمله:آیات17هود،1رعد،89اسراء،54 کهف،44و50فرقان، 76 نمل ، 28 سباء،59و64و68مائده،78زخرف،110آل عمران،102اعراف،70مؤمنون،8توبه،106یوسف،4 فصلت،109بقره.

7-برای موضوع ایمان نیاوردن به قدرت خداوند،ازجمله:آیات21 یوسف،57 غافر،7 مجادله،37 انعام و7 یس.

8-برای موضوع یکتایى خداوندوشریک قراردادن براى او،ازجمله:آیات40یوسف،30و42 روم، 75 نحل،24 انبیاء، 8 ، 67،103،121، 139،158،174و190شعراء،61 نمل وسباء.

9-برای جهل مردم به حکم خداوندوعلم آسمانى پیامبران،ازجمله:آیات68یوسف،111انعام و34انفال.

10-برای ایمان نیاوردن به امورغیبى وامدادهاى الهى،ازجمله:آیات102و103یوسف،6روم،131اعراف،55 یونس،13 قصص،249 بقره،25 توبه،20 فتح.

ازمواردی که "اکثر"موضوعش ممدوح است مثل :

1 - رازونیازوذکرباخدا.آیات بسیارى دراین خصوص وجوددارد؛ازجمله سوره وآیات:احزاب آیه 21،35و41 ، شعراء227، آل عمران41، انفال45،طه34 وجمعه10

2 - اوصاف بهشت؛ازجمله سوره وآیات:مؤمنون19،احزاب21،ص51،زخرف 73،واقعه32.

3 - امدادهاى غیبى الهى؛ازجمله سوره وآیات:بقره245، مؤمنون249،اعراف86،توبه25 وفتح19و20.

***حرف این است که:

الف)مقوله کثرت همواره امرپسندیده ومطلوبى نیست!موضوعی که کثرت برایش به عنوان یک صفت مطرح میشود، شاه کلیدامردرمقبولیت ویا رد کثرت است.عمل اکثریت نمى‏تواند ملاک حق بودن آن باشد،وقتی مخالف عقل وشرع باشد.از دیدگاه قرآن ملاک حق وباطل نمى‏تواندالزاما آنچه اکثریت جامعه عمل می کنندویا طلب می کنند،باشد.بلکه ذات کار،ازحیث ناپسندى وپسندیدگى نزدعقل وانگیزه درونى عامل به عمل،ملاک حق یا باطل است.وقتی اکثریتی ازظن وگمان پیروی می کنند(انعام 116) ،وقتی اکثریتی عملشان را منتسب به دین خدا میدانند درحالیکه ازمعارف وشرایع الهی بطورشایسته وبایسته باخبرنیستند(مائده100)وقتی انگیزه درونی عمل اکثریتی ناپسند است یاوقتی اکثریتی مقابل شرع خدایند وعمل ناپسندی انجام می دهند( لیل 4الی9) چگونه باید به خودمان اجازه بدهیم که با آن اکثریت همراه شویم.میدانیم اعتبار و ارزش واقعى در همه جاوهمه ی زمانهاوبرای همه انسانها ، اگرفطرتش ازرنگ خدایی تغییر نیافته باشد،با حق است،هر چند اهل حق کم باشند.

اکثریتى قابل پذیرش'>پذیرش است که به سوى حق گام بر دارد و از پاکى‏ها پیروى کند.

ب) براى اداره جامعه رأى اکثریتِ همراه، درسنت رسول الله صلی الله علیه وآله ،اعتباردارد.ازجمله درتفسیرآیه 121آل عمران درخصوص نظرخواهی ازهمراهان برای جنگیدن درمکانی بیرون شهریاداخل مدینه هست.مفهوم آیه 159 آل عمران که درباره مشورت خواهی(ازهمراهانِ متخصص،متعهد،آگاه وباتجربه)برای اقدام وعمل است.به عبارتی مجوز شرعی بهره گیری از مشورت تصمیم سازان.ودرمفهوم شورا صحت یا اعتباریا ترجیح رأى اکثریت قاطع نهفته است.با برداشت از مفاهیم آیه 40 یوسف وآیه 50 مائده، به نظرمی رسد،رأى چنین اکثریتی تجسم اراده الهى است.

پ)وقتی شاخص وملاک،اسلام شدهیچ اکثریتی، ولو،جمعیت همراه، جایگاه مستقلى دربرابرخداوقرآن ومعصومین سلام الله ،ندارند.واین محل تفاوت اکثریت پذیری ما با دنیایِ با جهان بینی چند خدایی و مادی گری و لذت وکام جویی دنیایی و دیکتاتوری رسانه های مادی گراست.مسلمانان دعوت شده اندوبه گونه ای برآنها فرض و واجب است که «واعتصموا بحبل الله جمیعاًولاتفرّقوا».تااکثریت اسلامى درجهان محقق شود.تمام انسان‏ها موظفندبراى رسیدن به قرب الهى به امت اسلام بپیوندندوازتفرقه وپراکندگى بپرهیزند. ارادتمند

توبه...
ما را در سایت توبه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 13380810 بازدید : 12 تاريخ : سه شنبه 2 آبان 1402 ساعت: 16:42