وحدت حوزه و دانشگاه

ساخت وبلاگ

به نام خدا

وحدت حوزه و دانشگاه

سلام

ایام سالروز وحدت حوزه و دانشگاه است . یاد شهید مفتح ، منادی وحدت حوزه و دانشگاه گرامیست .
منظور از این وحدت چیست ؟

میدانید دانشگاهی که امیر کبیر رحمه اله علیه با دارالفنون ازغرب آورد، کاری به دین نداشت ومحصول رنسانس بود. درحالیکه علم و دین دو بال پروازند یکی به آدم قدرت پرواز میدهد ودیگری جهت.انصافا هردومهّم هستندواگرعاقلانه بیندیشیم برای کسی که حرکت میکند لازمترین چیز اینست که بداند کجا میرودو ازچه مسیری ؟ اگرچه اطمینان ازوسیله ی حرکت وآگاهی ازمسیروشاخص های تامین امنیت راه وتجربه ی راهروان قبلی و تدارکات راه وهمراهان ونتیجه سفروهدف بعدی دررسیدن به مقصد و....هم مهمّ هستند.

لذا وحدت حوزه ودانشگاه میتوانست محقق بشود و خدا رااز دایره ی بسته ی متدیّنین وفقط متعلق به قشر خاص رها کنیم و به خودمان اجازه بدهیم تا خدا خدائیش را بکند . اما بازهم عده ای بد فهمیدند و مصمم شدند تا دانشگاه را از متدیّنین پر کنند و برای ورود به دانشگاه علی رغم قبولی در رتبه علمی برای رشته ی انتخابی ، مباحث خودساخته ،تحت عنوان گزینش را هم دخیل نمودند، که سلیقه ای بود و محرمانه و با پرس وجو در محل کار و زندگی و مدرسه و پاتوق داوطلب ادامه ی تحصیل و...انجام میشد و در مردودی دانشگاه کسی اعلام نمیکرد که انتخاب رشته با رتبه کسب شده عامل قبولی نبود یا درگزینش تاییدنشده است ،مگربا پی گیری وحضوردردانشگاه های انتخابی ویاسازمان آموزش عالی و یا در مرکز استانها (واحد گزینش دانشجو).

شاید این گزینش ها رنگ دینی هم داشتند. البته با کارگزارانی (از گزینش ) که با آنها آشنا شدم ومتوجه گردیدم که آشنایی مان بیشتر از انتخاب شدنشان و بکارگرفته شدنشان در گزینش بوده است و غالب آنهادنبال نام ونان بودند متقاعدم نمود که حداقل کار اینها منشا دینی و انقلابی ندارد. اگر همه داوطلبین تایید می شدند و فقط رتبه علمی و انتخاب دانشجو ملاک ورود به دانشگاه می شد خود بخود کار گزینش بی معنی بود و بیکار می شدند و لازم بود تا گزینش از چرخه اداری حذف شوند . اما هرچه بیشتر به حذف داوطلبین اقدام میکردند ضرورت وجودشان را بیشتر تایید میکردند وبلکه ارتقاء شغلی هم پیدا میکردند .

بدیهی است که تربیت خانوادگی محقق و موقعیت و شخصیت اجتماعی داوطلب و .... در محصول این گزینش خود ساخته، بسیار اثر گذار بود. کسانی هم که خود در جهنّم بودند فرصتی یافتند تا دنیای دیگران را هم جهنّم کنند. زندگی خرچنگی جهان سومی ها کاملاً عیان بود.

آری یک راه همین بود که عالمان علوم دانشگاهی را از روحانیون و اهل مسجد و منبر ونمازجمعه و اهل انقلاب و مورد تایید اهالی محل و.... برگزینند . اما انصافًا یک معنی بدی هم داشت و آن اینکه این داوطلبان تحصیل دانشگاهی در دوران تحصیل درسیطره ی آموزش وپرورش ، یله و رها بودند و اهل خدا و پیامبر نبوده اند .

البته شاید هم قصد داشتند تا ازخوبان بهترین ها رابرگزینند و راهی دانشگاه کنندکه سکانداران آینده ی انقلاب اهل علم وتقوای بیشتری باشند.تو گویی محققی که  غالبًادیپلم هم نداشته ،اما از معیار وملاکی برخورداربوده به نام تقوا سنج!

اینکه گزینش ها باعث شدند تا دانشگاه جولانگاه ضد انقلاب اسلامی ایران نشود پسندیده بود ،اما دانشجویان آن دوره ها میدانند که چقدر در باطن ،کار ،منطقی و عقلایی شد.

شاید هم چون تعداد فارغ التحصیلان دبیرستانی و متقاضیان تحصیلات دانشگاهی از تعداد صندلی های دانشگاه بیشتر بود ،این گزینش ها توجیه یافته یا طراحی شده بود .

امّا هرچه بود خیلی زود تمام شد (البته به نسبت تاریخ یک ملت زود گذشت ، والّا برای تایید نشده ها ی گزینش به قیمت یک عمر تمام شد) .

علی رغم منطقی بودن هدف ،که ارایه جهت پرواز برای اهل پرواز منطقی و عقلایی است گویا دراجرا به بیراهه رفته وازمنطق دورشدند و قضیه جمع شد. و امروز شاهدیم که هر کسی می تواند با هر تفکر و پوششی حتی قابل بحث و با داشتن حتی فسادهای اخلاقی و اجتماعی  وسوء سابقه وارد دانشگاه شودوالبته با گسترش بی رویه وغیرعقلایی آموزش عالی ، صندلی های دانشگاه از تعداد متقاضیان تحصیل دانشگاهی بیشتر شده و متولیان امر، استراتژی جذب دانشجو ازکشورهای خارج را هدف گرفته اند .

دانشجویان فارغ التحصیل شده و گزینش شده ی آن دوران دردانشگاه ، که امروزتصدی اموراجرایی ،قضایی ، مقننه و بخش های خصوصی کشور را عهده دارند با نسل مطالبه گرامروزمواجهند، که چرا فساد ؟ چرا کم کاری ؟ چرا بی اخلاقی ؟ چرا شیرجه در دامن دنیای لیبرالیسم ؟ آنهم شما که برحق عده ای سوار شدید و خون شهدا و ایثار و جانبازی و شکنجه آزادگان پله های ترقیّتان شده است !چرا فراموشی ارزش های انقلاب ؟ و.....

تربیت افراد بی هویت ، افرادی که با رنگ گرفتن از محیط استتار می کنند وبا هرمحیطی همرنگش می شوند ،بسیار سخت و بلکه نا ممکن است . هیچ اطمینانی به این افراد نیست وهیچ خیمه ای برعمود آنها پای بند نمیماند. حتی دنیای سود ومنفعت نیز به میزان بهره دهیشان برایشان ، ارزش قائل است، نه انسان بودنشان و تلاش برای بندگی خدا نمودنشان .

یکی از ابزار مهم وحدت حوزه و دانشگاه به فهم ناقص من گزینش ها بود که قرار بود بستر مناسب بروز رفتارها وگفتارهای اسلامی را در دانشگاه مهیا کند .

دانشگاه دوره ی پهلوی ، خروجی های موفقش نصیب دنیای لیبرال  می شد و عملا نه درعلم و نه دردین درخدمت زندگی عموم مردم ایران نبود . مواد مخدرو لهوولعب وبی بند باری بیداد میکردوزیربرخی درخت های محوطه ی دانشگاه قرص های ضد حاملگی پخش روی علف ها بود. بعضی ها هم دانشگاه را زایشگاه می گفتند.اگرچه اندک نیروهای صاحب اندیشه وفکروصاحب سبک زندگی هم که انگشت شمار بودند در جامعه دانشگاهی تنفس میکردند. لذا دانشگاه تشنه ی تحوّل بود .  اینها را گفتم تا هم متوجّه ی ضرورت تغییر رویه باشیم و هم قیاسی با حال دانشگاه هایمان بکنیم .

به گمانم بهره مندی جامعه ایرانیان و جهان ازدانشگاه های جمهوری اسلامی ایران، درعرصه پیشرفت ،بیشترازدوره ی پهلوی شده است لکن همچنان ضعف های اخلاقی درکنارمدرک گرایی وبی بند وباری حتی درخوابگاه های دانشجویی وجود دارد .

بنظرم وحدت حوزه ودانشگاه اسباب حضوربیشتر طلاب علوم دینی در دانشگاه ها شد و از افتخارات طلبه این شد که فارغ التحصیل  فلان دانشگاه هم هست . به عبارتی در تعامل دانشگاه و حوزه این غلبه از دانشگاه بود و حوزه نه تنها نتوانستندآنگونه که سزاوار بود و انتظار میرفت رفتار و کردار و گفتار و اندیشه ی علوم ، حداقل علوم انسانی دانشگاه ها را اسلامی کنند ، بلکه خود به دام لیبرالیست هم شیرجه زدند. شاید به اندازه درصدی ناچیز ازعملکرد شهید باهنروشهید بهشتی ودکتر شریعتی وشهید باهنرو.... ازخود به جای نگذاشته اند ومخاطبی قابل توجه و اثر گذار در دانشگاه ندارند .    

من که محصول دو سال ردّی  در گزینش دانشگاه جمهوری اسلامی هستم تصّورم از زحمات حوزه و دانشگاه این بوده است که رو حانیون با توجه به نیاز روز جامعه با زبان علم دانشگاه به پاسخگویی هم اقدام کنند و دانشجویان هم با ظهور و بروز عملی اسلام در گفتار و رفتار و اندیشه به عنوان پیشتازان پیشرفت کشورو سکانداران چرخه ی صنعت و اقتصاد و فرهنگ جامعه زمینه ساز علوم انسانی اسلامی باشند.

چقدر این هدف محقق شده نیازمند پژوهش است . همین قدر میدانم که آقا امام خامنه ای از اسلامی نشدن علوم انسانی در دانشگا ه راضی نیستند وبه همین مضمون هم فرمایشی داشته اند .

توضیح اینکه: علوم انسانی تبیین روابط بین انسانها با هم و در ارتباط با محیط زیست و خالق ، در همه ی  عرصه ها ی اجتماعی ،سیاسی ،اقتصادی و فرهنگی است .

 

توبه...
ما را در سایت توبه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 13380810 بازدید : 54 تاريخ : چهارشنبه 17 بهمن 1397 ساعت: 20:14