حق و باطل - عالم وامی

سلام

در هر جامعه ای مردم در قبال حق و باطل چهار دسته اند که دو دسته با حق و دو دسته  با  باطلند  . آن دو دسته ای که با حق همراهند هم از عالم و هم از امی  و پیرو   همراه  دارد و آن دو دسته باطل  نیز همینگونه است . مهم این است  که عالمان هر دو دسته ،حق و باطل را می شناسند اما پایبندی به امور دنیوی  مانع از همراهی با حق  میشود . البته این گونه نیست  که هر عالمی  اگر با حق همراه شد  خودش هم جلوه حق خواهد بود چه بسا پس از کسب  موقعیت دنیایی در لباس حق،  ارزش موقعیت  دنیایی جبهه ی باطل را ترجیح دهد .

لذا یادمان باشد که آدم ها را در هر پست و مقام ومنصب  و سوادی هستند به حق بسنجیم نه حق را با آنها .

                              با آنچه که عرض شد  دریک تقسیم بندی خواهیم داشت 

ودر یک تقسیم بندی دیگر عالم ها به حق و باطل تقسیم میشوند و امی ها نیز به همین ترتیب .   همانگونه که عرض شد قرار داشتن در موضع حق ،مراقبت دائمی لازم دارد چه بسا گاهی بلغزیم و در موضع باطل قرار بگیریم یا بلعکس .

عوام  افرادى هستند كه از دانش بهره اى ندارند، و بخصوص از كتاب خدا جز يك مشت خيالات و آرزوها نمى دانند، و تنها به پندارهايشان دل بسته اند

 و منهم اميون لا يعلمون الكتب الا امانى و ان هم الا يظنون (سوره بقره78). اميون جمع امىّ به معنى درس نخوانده است ، يعنى به همان حالتى كه از مادر متولد شده باقى مانده و مكتب و استادى را نديده است ، و يا به خاطر اينكه جمعى از مادران روى علاقه هاى جاهلانه فرزندان خود را از خود جدا نمى كردند و اجازه نمى دادند به مكتب بروند.امانى جمع امنية به معنى آرزو است ، و ممكن است اشاره به پندارها و امتيازات موهومى باشد كه براى خود قائل بودند.

 پيروى از ظن و گمان در اساس و اصول دين و شناخت مكتب وحى، كارى است نادرست و در خور سرزنش و هر كس بايد در اين قسمت از روى تحقيق كافى گام بردارد.چون دسته اى از دانشمندان  حقايق را به سود خود تحريف مى كرده اند چنانكه قرآن مى گويد:واى بر آنها كه مطالب را به دست خود مى نويسند، و بعد مى گويند اينها از سوى خدا است فويل للذين يكتبون الكتب بايديهم ثم يقولون هذا من عند الله ليشتروا به ثمنا قليلا فويل لهم مما كتبت ايديهم و ويل لهم مما يكسبون (79سوره بقره )

و هدفشان اين است با اين كار، بهاى كمى بدست آورندليشتروا به ثمنا قليلاواى بر آنها از آنچه با دست خود مى نويسندفويل لهم مما كتبت ايديهم و واى بر آنها از آنچه با اين خيانتها بدست مى آورندو ويل لهم مما يكسبون از جمله هاى اخير اين آيه به خوبى استفاده مى شود كه آنها هم وسيله نا مقدسى داشتند، و هم نتيجه نادرستى مى گرفتند.

لذا تقلید کور کورانه  تایید نمیشود و یا انتخاب بدون آگاهی و مسئولیت  ، فسادش بیشتر از صلاحش است .

پیروی از دانشمندانی توصیه شده که حائز شرایط زیر باشند

 فاما من كان من الفقهاء صائنا لنفسه ، حافظا لدينه مخالفا على هواه ، مطيعا لامر مولاه فللعوام ان يقلدوه ( دانشمندانى كه پاكى روح خود را حفظ كنند، و دين خود را نگهدارند مخالف هوى و هوس و مطيع فرمان مولاى خويش باشند عوام مى تواننداز آنها پيروى كنند).

این پیروی  اشاره به تقليد تعبدى در احكام نمى كند، بلكه منظور پيروى كردن از رهنمائى دانشمندان براى بدست آوردن علم و يقين در اصول دين است .

 احاطه گناه اين است كه انسان آنقدر در گناهان فرو رود كه زندانى از گناه براى خود بسازد، زندانى كه منافذ آن بسته باشد. گناهان كوچك و بزرگ در آغاز، يك عمل است ، سپس تبديل به حالت مى شود و با ادامه و اصرار، شكل ملكه  به خود مى گيرد، و هنگامى كه به اوج شدت خود برسد تمام وجود انسان را به رنگ گناه در مى آورد و عين وجود انسان مى شود.در اين هنگام هيچ پند و موعظه و راهنمائى رهنمايان در وجود او اثر نخواهد كرد، و در حقيقت با دست خود قلب ماهيت خويش كرده است   . روشن است  كه اين چنين گنهكاران سر انجام گوهر ايمان را از دست داده و مشرك و بي ايمان از دنيا مى روند بلى من كسب سيئة و احطت به خطيته فاولئك اصحب النار هم فيها خلدون  81)     سوره بقره )

 روح تبعيض نژادى يهود كه امروز نيز در دنيا سرچشمه بدبختيهاى فراوان شده ، منشا پيدايش كشور غاصب اسرائيل  است .آنها نه فقط در اين دنيا براى خود برترى قائل هستند، بلكه معتقدند كه اين امتياز نژادى در آخرت نيز به كمك آنها مى شتابد و گنهكارانشان بر خلاف افراد ديگر تنها مجازات كوتاه مدت و خفيفى خواهند ديد، و همين پندارهاى غلط آنها را آلوده انواع جنايات و بدبختيها و سيه روزيها كرده است . و قالوا لن تمسنا النار الا اياما معدودة قل ا تخذتم عند الله عهدا فلن يخلف الله عهده ام تقولون على الله ما لا تعلمون (80سوره بقره )      در حالیکه چیزی را می گویند که از باریتعالی نیست واز  خدا  چنین عهدی  نگرفته اند . 

یهود صهیونیست  منحصر به یک جغرافیا،نژاد ،جنسیت ،قوم و.... نیست . اندیشه ای است که عده ای بدلایل واهی  خودرا مستحق همه نوع برخورداری از مواهب  مادی میدانند ولو به قیمت عدم بر خورداری دیگران . دیگران اگر هم  همه شایستگی های  معرفی شده شان را داشته باشند چون به اندازه صاحب فکر صهیونیست ،برتر نیستند باید از مواضعشان به نفع صهیونیست ها عقب نشینی کنند . خود صهیو نیست ها هم دارای لژ فرماسونری هستند که نوعی تقسیم قدرت  و سلسله مراتب برخورداری از قدرت است . مثل نجومی بگیران . مثل اختلاس گران .مثل خانواده 1000فامیل که قدرت  را بین خود در قالب  دو حزب  دست بدست می کنند یا از پدر به پسر و... منتقل می کنند . مثل ......

جهان با حاکمیت  اندیشه صهیونیست  بزودی  به نابودی میرود .