نعمت آزادی

سلام

قدر دانی از نعمت آزادی

موضوع  آزاد شدن قوم یهود از جنایت و ستم های  فرعون را میدانید

 اما قومی که با چشم خود یاری باریتعالی را  از ملاقات با حضرت موسی علیه السلام گرفته   تا شکافتن  دریا  و   رهایی  آنها از دست ستمگران  وهلاکت  جنایتکاران  ،مشاهده کرده بودند[i]  هر از گاهی عده ای از آنها  فتنه گری نموده  به خود و نعمت  آزادی ستم میکردند و برخی را هم  با خود گمراه می نمودند .

 از ماجرای  وعده الهی با حضرت موسی  علیه السلام –درکوه طور-برای دریافت فرمان های  الهی- الواح تورات - در جهت  طی ادامه  مسیر  آزادی  تا بندگی خدا که قوم یهود در غیبتش  فریب سامری  را خوردند و گوساله ای را به خدایی گرفتند [ii]باخبرید . انحراف از اصل توحيد، به شرك و گوساله پرستى است[iii] پرستش گوساله سامرى ،گناه و ظلم  كوچكى نبود، ملتى كه بعد از مشاهده آنهمه آيات خدا و معجزات  همه را فراموش كنند و با يك غيبت كوتاه پيامبر به كلى ،توحيد و آئين خدا را زير پا گذارده بت پرست شوندمستحق عقوبت سختی هستند خود آنها شمشير  گرفتند و به قتل يكديگر مشغول شدند كه هم كشته شدنش عذاب است و هم كشتن دوستان و آشنايان.

از ما جرای لجبازی یا جهل ،  برخی از همان مردم با خبرید که به حضرت موسى علیه السلام گفتند ما هرگز به تو ايمان نخواهيم آورد مگر اينكه خدا را آشكارا با چشم خود ببينيم ،در اينجا چاره اى جز اين نبود كه يكى از مخلوقات خدا كه آنها تاب مشاهده آن را ندارند ببينند، و بدانند چشم ظاهر ناتوانتر از اين است كه حتى بسيارى از مخلوقات خدا را ببيند، تا چه رسد به پروردگار: صاعقه اى فرود آمد و بر كوه خورد، برق خيره كننده و صداى رعب انگيز و زلزله اى كه همراه داشت آنچنان همه را در وحشت فرو برد كه بيجان به روى زمين افتادند.[iv]

از ماجرای  مهیا نمودن خوراکی برای  این قوم پس از نجاتشان ازدریا و ورود در بیابان  باخبرید[v] و نیز با خبرید که خداوند به آنها فرمان داد كه به سوى سرزمين مقدس فلسطين حركت كنند و در آن وارد شوند، اما بنى اسرائيل زير بار اين فرمان نرفتند و گفتند: تا ستمكاران (قوم عمالقه ) از آنجا بيرون نروند ما وارد اين سرزمين نخواهيم شد، به اين هم اكتفا نكردند، بلكه به موسى  علیه السلام  گفتند: تو و خدايت به جنگ آنها برويد پس از آنكه پيروز شديد ما وارد خواهيم شد[vi] لذا بنى اسرائيل مدت چهل سال در بيابان (صحراى سينا) سرگردان ماندند .

ملتی كه سالها در ضعف و ذلت و زبونى و به صورت بردگانى بى اراده در قصرهاى فرعونيان خدمت مى كردند و يا در مزارع و باغهايشان زحمت مى كشيدند فورا نمى توانند از تمام خلق و خوهاى گذشته آزاد شوند و حكومتى مستقل بر اساس معيارهاى الهى و انقلابى تشكيل دهندخواه و ناخواه اين قوم بايد دوران برزخى را براى از بين بردن رسوبات فكرى و اخلاقى گذشته ، و كسب آمادگى براى زندگى افتخار آميز آينده بگذرانند.

بلکه  نعمت  رهایی  و توحید و بندگی  را قدر بدانند و پیام آورش برای سایر مظلومان جهان شوند . اما هم به خود ستم کردند و هم با ستم گران همدست شده اند

اینها   ازیک طرف  درسى است براى انسانها كه اگر در زندگى به خدا تكيه كنند، به آن نيروى بى زوال ، اعتماد داشته باشند، و در مسير صحيح از هيچگونه كوشش و تلاش باز نايستند، در سختترين دقائق ، خداوند يار و مدد كار آنها است .

ثانیا تا ظرفیت  و آمادگی  در کسب و تحصیل نعمتی نباشد چه بسا  نعمت  برسد  لکن  لیاقت  و شایستگی حفظ آن نباشد